کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت

ساخت وبلاگ
269 دستور به این است که شما کاری که کردید، باید حفظ کنید؛ حالا برای این بگویید، برای آن بگویید؛ در روایات هم آمده که گل برای بو کردن است، شما یک بار دست به آن بزنید، کمی پژمرده می‌شود، دو بار دست به آن بزنید، پژمرده می‌شود، چند بار دست به آن بزنید، دیگر پژمرده است. فرمود یک کار خیری کردی، چرا به این و آن می‌گویی؟ فرمود هر بار که گفتی من آن کار خیر را کردم، مثل آن است که یک بار به این برگ لطیف گُل دست بزنی، پس قدری پژمرده شد، ده بار که ‌گفتی، دیگر تمام می‌شود می میرد. فرمود کار خیر را کردی، کردی؛ لذا باید بگوییم این بیان نورانی امام سجاد(سلام الله علیه) است باید شاکر باشیم که خدا توفیق داد این کار به دست ما انجام شد، ما که همیشه بدهکار هستیم. درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/ جلسه 27 تفسیر سوره مبارکه «زمر»، آیات 27 الی 34 متن کامل جلسه - صوت کامل جلسه صوت تلگرام - متن تلگرام پیوند در وبلاگ کشکول حکمت های قرآنی کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 4 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1403 ساعت: 19:46

۴ دلیل ارجحیت نسخه‌های کاغذی برای قرائت قرآن، دعا و هر نوع مطالعه دیگر همایون سلحشور فرد، کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقای سلامت ماه مبارک رمضان فرصتی برای انس بیشتر با قرآن کریم و مناجات با پرودگار است که امسال این فرصت با فرا رسیدن ایام تعطیلات نوروزی بیشتر فراهم است. شاید برخی ترجیح دهند به جای استفاده از کتاب قرآن و ادعیه به خصوص در مواردی که بیرون از منزل هستند، از نسخه‌های الکترونیکی در تلفن همراه خود استفاده کنند. اما چند دلیل برای ارجحیت استفاده از نسخه‌های کاغذی و کتاب‌ها و کتابچه‌های جیبی همراه وجود دارد که در ادامه به بررسی این دلائل می‌پردازیم: 1- برای سلامت چشمان خود چشم انسان حروف چاپی را بهتر از صفحه نمایش داده شده روی نمایشگر می‌بیند چرا که حروف چاپی کنتراست بیشتری با صفحه سفید نمایش دارد و لبه های آن ها واضح تر است؛ولی در مورد صفحه نمایشگر، لبه‌ها به وضوح حروف چاپی نیستند، بنابراین لبه‌های حروف روی صفحه نمایشگر، وضوح حروف چاپی را ندارند. 2- برای ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی علت رواج بت‌پرستی در میان اولاد اسماعیل (عرب عدنانی) و تمایل آنها به بت‌پرستی این بوده که هر مسافری که از مکه به اطراف سفر می‌کرد، از سنگ‌هایی که در اطراف خانه کعبه وجود داشت به عنوان تبرک به همراه خود برمی‌داشت تا آن سنگ‌ها را به خاطر مجاورتی که با کعبه داشتند در سفر تعظیم و تقدیس کنند ... در واقع منشأ این کار عشق به کعبه بود و خدای واحد، اما کم کم که فرزندان نسل بعد از نسل بزرگ شدند و رفتارهای پدران خود را می‌دیدند، این گمان برایشان پیش آمد که به راستی آنچه که مقدس است و باید پرستش کرد این سنگ‌ها هستند که پدران ما آن‌ها را همراه خود دارند ولی غافل از این نکته که تعظیم آن سنگ‌ها که پدران انجا کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 4 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1403 ساعت: 19:46

خاطره آخرین دیدار ابراهیم صفایی با دکتر مصدق  ... پس از چند گفت و شنود بسیار کوتاه «دکتر مصدق» به من فرمود: «شما شغل دولتی هم دارید؟» عرض کردم «بله»، پرسید «کجا کار می‌کنید؟» عرض کردم «وابسته دادگستری هستم و فعلاً رئیس یکی از شعبه های دادگاه مال‌الاجاره می‌باشم»، فرمود «اگر دادگستری اصلاح شود همه جا اصلاح خواهد شد». و افزود: «شما که وابسته دادگستری هستید و روزنامه‌نویس هم می‌باشید، اگر در دادگستری به قانون‌شکنی یا سوء استفاده در سطح بالا برخورد کردید، به من اطلاع بدهید». عرض کردم «مأموریتی به من محوّل می‌فرمایید؟» فرمود «نه آقا، چه مأموریتی؟ خواهشی است دوستانه؛ دولت من می‌خواهد مملکت را اصلاح کند و هر ایرانی وطن‌خواهی باید در این راه ما را یاری دهد». من با سپاس از اعتماد و گمان نیکی که نسبت به من ابراز فرمود، انجام دستور ایشان را پذیرفتم و برخاستم، با من دست داد و اطاق و کاخ ایشان را ترک گفتم. من با آشنایی که با شماری از قضات بلند پایه دادگستری داشتم، در حدود یک ماه در جستجو بودم و ... به چند دستور غیر قانونی که از سوی «هیئت»، وزیر دادگستری و حسین شهشهانی مدیرکل ثبت اسناد و عضو کمیسیون امنیت ملی، برخورد کردم ... من شرح آن چند مورد را با مشخصات پرونده‌ها یادداشت کردم و فهرستی نیز از آن یادداشت‌ها به صورت خلاصه تهیه نمودم و در سوم شهریور طی یک نامه از دکتر مصدق درخواست دیدار نمودم ... من ساعت ۹ بامداد پنجم شهریور به خانه نخست وزیر رفتم ... پس از یک ساعت انتظار نوبت به من رسید و به همان اتاقی که دو ماه پیش خدمت دکتر مصدق رسیدم، راهنمایی شدم ... سلام و تواضع کردم به من دست داد و اظهار لطف نمود و روی صندلی کنار تختخواب نشستم پس از احوالپرسی فرمود «کاری داشتید؟» عرض کردم «دو م کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 4 بهمن 1402 ساعت: 1:07

267 این ‌طور نیست که مرگ پوسیدن باشد، مرگ آخر خط باشد، این حرف از حرف های آسمانی قرآن است؛ یعنی شما در کتاب های فلاسفه و حکما و شرق و غرب عالم بگردید، این حرف را پیدا نمی کنید، این حرف را فقط انبیا آوردند که انسان مرگ را می‌میراند، نه بمیرد. هیچ فیلسوفی این حرف را نگفته، هیچ حکیمی این حرف را نگفته، همه می گویند مرگ آخر خط است، آخر راه است؛ اما دین آورده، حرف وجود مبارک ابراهیم و عیسی مسیح و موسای کلیم(علیهم السلام) همین است که انسان مرگ را می‌میراند. ما یک دشمن داریم که آن مرگ است؛ در این مصاف و درگیری، ما او را چماله و مچاله می‌کنیم، زیر پای خود له می‌کنیم، از آن عبور می‌کنیم و وارد صحنه برزخ می‌شویم؛ آنجا ما هستیم و مرگ نیست، وارد ساهره قیامت می‌شویم که آنجا ما هستیم و مرگ نیست ـ ان‌شاء‌الله ـ وارد بهشت می‌شویم، آنجا ما هستیم و مرگ نیست «إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولَی» (*) تمام شد و رفت. پس ما مرگ را اماته می‌کنیم. فرمود ای پیامبر! تو یک چنین صحنه‌ای در پیش داری؛ آن وقت صحنه محاکمه است، مگر می‌شود انسان در این عالَم منظّم، هر کاری کرد، کرده باشد و حساب و کتابی نباشد؟! این ‌طور نیست. فرمود تو هم می‌میری، آنها هم می‌میرند، وارد صحنه محاکمه می‌شوید.          درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/ جلسه 27 تفسیر سوره مبارکه «زمر»، آیات 27 الی 34 پی نوشت: *- سوره دخان، آیه 35 مطلب مرتبط قبلی: مرگ را می میرانیم و برای ابد زنده ایم متن کامل جلسه - صوت کامل جلسه صوت تلگرام - متن تلگرام لینک در وبلاگ کشکول حکمت های قرآنی کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1402 ساعت: 18:58

268 چند گروه اهل نجات هستند: آنها که صادق هستند، حرف صِدق آوردند، فِعل صدق آوردند «جاءَ بِالصِّدْقِ». چقدر این کتاب شیرین است! نفرمود، کسی که در دنیا کار خوب کند، کسی که در دنیا ایمان بیاورد، در هیچ جای قرآن شما ندارید که «مَن فَعل الحَسنة»؛ نه خیر! انسان باید آن عُرضه را داشته باشد که بتواند این کار را به همراه ببرد، «جاءَ بِالصِّدْقِ»، «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ». یعنی این دو روز در دست او نقد باشد؛ اگر یک کار خوبی کرد، بعد این وسط ها ریخت، مثلاً ریا کرد، یا ربا انجام داد، یا انحراف پیدا کرد، بعد کجروی نمود و به عاقبت بد دچار شد، این دیگر «جاءَ بِالصِّدْقِ» نیست، این «فَعَل الصِّدق» است. آن قدر باید صادق باشد و این کار خوب را با اعتقاد کرده باشد که در دست او باشد. در صحنه قیامت نمی‌گویند تو در دنیا کار خوبی کردی، می‌گویند چه آوردی؟! خدا نفرمود اگر کسی در دنیا کار خوب بکند ما ده برابر می‌دهیم، فرمود «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ» کسی [که کار خوب در] در دست او باشد؛ حالا اگر کسی قبلاً کار خوب کرد، بعد آمد و منحرف شد و اوضاع را به هم زد، به او پاداش نمی‌دهند. «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ» در آن آیات دیگر هم هست؛ «وَ الَّذی جاءَ بِالصِّدْقِ» هم در این آیه هست، اینها باید در دستش باشد، باید کاملاً این را حفظ کند؛ همان طور که اگر کسی گوهری دارد آن را حفظ می‌کند، این کارهای خیر هم امانت است، باید حفظ ‌کند، چون حفظ می‌کند، در صحنه قیامت در دست او است. فرمود «وَ الَّذی جاءَ بِالصِّدْقِ» نجات پیدا می‌کند.          درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/ جلسه 27 تفسیر سوره مبارکه «زمر»، آیات 27 الی 34 مطلب مرتبط قبلی: در قیامت هم معیار حال فعلی افراد است کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1402 ساعت: 18:58

265 بارها به عرض شما رسید، آدم که مشهد مشرّف می‌شود، مشاهد مشرفه هر کدام از ائمه، این زیارت نورانی «جامعه کبیره» را می‌خواند، گذشته از آن ثواب های خودش و شفای مرضا و قضای حوایج و ده ها حاجت دیگر، از آنها می‌خواهد که باسواد شود. این باسواد شدن که گناه کبیره نیست، کسی می‌خواهد مُلّا شود، یعنی مثل شیخ انصاری یا آخوند خراسانی بشود، این ‌طور که ما از سواد فاصله می‌گیریم، با سواد شدن معصیت نیست، نشانه‌اش همین است که ما این ‌طور فکر می‌کنیم که نباید مثل آخوند خراسانی شد؛ اصلاً ما حرم مشرّف می‌شویم، برای اینکه باسواد بشویم و برگردیم. در زیارت «جامعه» می‌خوانیم ما آمدیم اینجا «مُحتَمِلٌ لِعِلمِکُم»؛ ما آمدیم باسواد بشویم و برگردیم ... معنای «مُحتَمِلٌ لِعِلمِکُم» این است که شما فرمودید ما علومی داریم «لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ‌ اللَّهُ‌ قَلْبَهُ‌ لِلْإِیمَان»، ما را جزء آن زائران قرار بدهید، علمی به ما بدهید که ما با آن علم برگردیم، همه علم ها در درس و بحث نیست، گوشه‌ای از علم در درس و بحث است. دولت آن است که بی خون دل آید به کنار / ورنه با سعی و عمل، باغ جنان این همه نیست (*). انسان با درس و بحثِ تنها به جایی نمی‌رسد، این همان اوایل راه است. حرم که مشرّف می‌شوید برای اینکه علم یاد بگیرید، وقتی علم یاد گرفتی آن وقت توحید را طرزی تبیین می‌کنیم که دیگر خطر داعشی و تکفیری و مانند آن در جهان ظهور نکند. «مُحتَمِلٌ لِعِلمِکُم»؛ یعنی من از شما درخواست می‌کنم علمی به من بدهید، توفیقی به من بدهید که من بتوانم بار علم شما را حمل کنم. آن علمی که دیگران دارند که آسان است، آنها همه جا هست، علمی که نزد شماست، فرشته باید حمل کند و انبیا بای کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت: 20:43

266 اصل دعوت بر اساس «ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ» (1﴾ سامان می‌پذیرد. برای توده مردم که دسترسی به این راه های عقلی ندارند، بهترین راه مَثَل است؛ لذا مقدمتاً ذکر می‌کند، فرمود «وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» (2) تا اینها متذکر شوند. سرّ آن این است که مستحضرید مَثَل تعلیم نیست، برهان نیست، با مَثَل نمی‌شود چیزی را به کسی آموخت، ممکن است او تقلیداً چیزی را حفظ کند، ولی از مَثَل، تشبیه، تمثیل کاری ساخته‌ نیست؛ ولی می‌فرماید با اینکه ریشه اصلی مَثَل در حکمت هست، این مَثَل، کار تعلیمی ندارد. شما که با منطق آشنا هستید، بیش از چهار راه برای تعلیم نیست: یا حدّ تام است یا ناقص، یا رسم تام است یا رسم ناقص، این راه پنجمی که در منطق به نام راه تمثیل اضافه شد، یک دستیار است، این یک کمک است که اگر کسی از آن چهار راه بهره برد، از تمثیل بهره بیشتری می‌برد؛ این یک کمکی است، وگرنه تمثیل، نه جنس شیء را روشن می‌کند، نه حدّ شیء را روشن می‌کند، نه لازم شیء را روشن می‌کند و نه فصل شیء را روشن می‌کند، پس هیچ‌کاره است؛ وقتی هیچ‌کاره بود، چه تعلیمی به همراه دارد؟! ... قرآنی که برای تعلیم کتاب و حکمت است، چرا باید از تمثیل استفاده کند با اینکه تمثیل، سهمی در تعلیم ندارد؟ می‌فرماید که ما تعلیم خودمان را دادیم «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (3)؛ همه اینها را که ما در درون انسان نهادینه کردیم، ما او را با سرمایه خلق کردیم، تمثیل یک یادآوری است؛ لذا فرمود «لَعَلَّهُمْ یتَذَکَّرُونَ» (4) نه «لعلهم یعقلون یا یتفکّرون یا یفهمون». با تمثیل که انسان عاقل نمی‌شود، با تمثیل متذکِر می‌شود، فرمود « کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت: 20:43

چگونه باید از مراکز درمانی در زمان جنگ محافظت شود؟ همایون سلحشور فرد، کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقای سلامت شاید به خاطر داشته باشید که در سال 2003 آمریکا به بهانه نابودی سلاح های کشتار جمعی شیمیایی و بیولوژیک، به کشور عراق حمله کرد و پس از 20 سال اشغالگری و کشتار هزاران انسان بی گناه که قریب 40 در صد آن ها را زنان و کودکان تشکیل می دادند، روشن شد که در زمان حملۀ آمریکا اصولاً هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق نبوده است. در جریان حمله ددمنشانه رژیم اشغالگر صهیونیستی به نوار غزه، مرتب از زبان سردمداران این رژیم می شنیدیم که می گفتند نیروهای حماس در مدارس و بیمارستان ها پناه گرفته اند و مقرهای نظامی خود را در زیرزمین این مراکز آموزشی و درمانی برپا کرده اند و همین ادعا را بهانه ای برای کشتار فجیع هزاران تن از مردم مظلوم فلسطین، از جمله زنان و کودکان و بیماران بی دفاع قرار دادند. اما وقتی به بیمارستان شفا هجوم آوردند و آن را به محاصره کامل درآورده و تانک های خود را در اطراف آن مستقر کردند و همه جا از جمله زیرزمین این بیمارستان را مورد بازرسی قرار دادند، هیچ نشانه ای از حضور نظامیان گروه های مقاومت در آنجا نیافتند و در عین حال باز هم دست از شرارت و تیراندازی به سمت کادر درمان و اذیت و آزار بیماران برنداشتند و حتی با قطع برق بیمارستان، کودکان نارسی را که در داخل دستگاه قرار داشتند، در معرض خطر مرگ قرار دادند و دست آخر، رئیس بیمارستان را نیز بازداشت کردند. حال جای این سؤال مطرح می شود که اصلاً چرا نباید نیروهای مدافع نظامی در مراکز درمانی حضور داشته باشند؟ من وقتی خودم را جای آن بیماران بی دفاع مورد اذیت و آزار قرار گرفته قرار می دهم، می پرسم پس این مردان و جوانان غیور و شجاع ما کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1402 ساعت: 16:53

استاد حبیب احمدزاده، اهل آبادان، بسیجی 8 سال دفاع مقدس (سرباز تیر اول تا تیر آخر جنگ) و عضو هیأت علمی دانشگاه هنر سلسه گفتگوهای جالبی در برنامه تلویزیونی مثبت نگاتیو در شبکه مستند داشت که بخش هایی از آن را جدا کردم و به شرح ذیل در سایت روشنگری بارگزاری کردم:

وبلاگ تکلیف الهی

کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 29 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1402 ساعت: 16:53

264 اینکه می‌گویند «یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود»؛ این جمله دومی، تفسیر اولی است. یکی بود معلوم است؛ اما یکی نبود، خدا یکی نیست که دومی داشته باشد. یکی بود؛ یعنی همین خدا که یکی بود، یکیِ عددی نبود ... در بیانات نورانی امام سجاد(علیه السلام) دارد خدا یکی نیست؛ نه مثل اینکه بگوییم یک درخت، یک انسان، یک ستاره، یک شمس و یک قمر؛ یعنی یکیِ عددی نیست که زیرمجموعه کمّ باشد. یکی بود، اما یکی نبود ... آن‌گاه این را جمله بعد تفسیر می‌کند، غیر از خدا کس دیگری نبود. اما اینکه می‌گوییم خدا یکی بود، یکی آن طور نیست که بگوییم، زید یکی بود عمرو یکی بود، آسمان یکی بود، درخت یکی بود، قمر یکی بود، شمس یکی بود، بلکه یکی بود، اما یکی نبود یعنی وحدت او وحدت عددی نبود. حالا این ذات اقدس الهی که می‌گوییم «لا اله الا الله»، توده مردم که غیر از این درک ندارند و ما هم موظف نیستیم که آن حرف های قُلمبه سُلمبه را به اینها بگوییم. مرحوم صدوق نقل کرد که یک شخص عادی آمده، عرض کرد «دلّنی عن التوحید»، فرمود «هُوَ الَّذِی أَنتُم عَلَیه»؛ همین که دارید توحید است اما در روایت دیگر نقل کرد که هشام خدمت حضرت مشرف شد، خود حضرت ابتدائاً از او سؤال می‌کرد آیا خدا را نعت می‌کنی؟ عرض کرد بله یابن رسول الله، فرمود خدا را نعت کن، می‌خواهم ببینم چطور نعت می‌کنی. عرض کرد «هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»؛ حضرت نقض کرد، فرمود این ‌طور که شما می‌گویید سمیع است، دیگران هم سمیع هستند، بصیر است دیگران هم بصیر هستند. عرض کرد یابن رسول الله پس چطور من خدا را وصف کنم؟ فرمود نگو «سمیع» است، نگو بصیر است، نگو «علیم» است، فرمود: «نُورٌ لَا ظُلْمَةَ فِیهِ وَ حَیاةٌ لَا مَوْتَ فِیهِ وَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فِیهِ» (1) او علیم ن کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت...ادامه مطلب
ما را در سایت کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csalahshoorfard8 بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1402 ساعت: 16:53